گر چه از عشق تو یک ذره پشیمان نیستم
از تو بگذشتم ولی دیگر پریشان نیستم
بسته بودم چشمهایم را به روی غیر تو
دیگر از عشق تو مجنون بیابان نیستم
گرچه عمری از خدا تنها تو را میخواستم
دیگر اکنون از غم تو دست به دامان نیستم
آرزوی با تو بودن در دلم افسرد و مرد
من به سوگت مینشینم گرچه گریان نیستم
هر چه خارم کرده عشقت من حلالت میکنم
خسته ام از جنگ با تو مرد میدان نیستم
شعلههای مهر تو سوزانده جانم را ولی
الوداع نامهربان دیگر فروزان نیستم
بازدید : 179
يکشنبه 10 آبان 1399 زمان : 14:42